به طور کلی این فرض وجود دارد که قیمت بالا همیشه به نفع فروشنده و قیمت پایین همیشه به نفع خریدار است. با این حال، در دنیای مقرههای الکتریکی، این موضوع لزوماً صادق نیست. در واقع، هزینهی خرید یک مقره بسیار کماهمیتتر از عملکرد و طول عمر خدماتی آن است. اگر قیمت بالاتر نشاندهندهی عملکرد رضایتبخش در بلندمدت باشد، این امر هم به نفع فروشنده و هم به نفع خریدار خواهد بود.
مقره یک جزء استراتژیک است که عملکرد یک دارایی بسیار گرانقیمت را تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که مقرهها معمولاً تنها ۵ تا ۱۰ درصد از کل هزینهی یک پروژهی خط هوایی یا پست برق را تشکیل میدهند، مشکلات مربوط به آنها اغلب دلیل اصلی قطعیهای ناخواسته هستند. علاوه بر این، به دلیل تعداد زیاد و اهمیت استراتژیکشان، مقرهها یکی از اجزایی هستند که هزینههای بازرسی بالایی دارند و ممکن است هزینههای نگهداری سنگینی نیز به همراه داشته باشند.
با توجه به موارد فوق، بررسی روند تغییر قیمت و کیفیت مقرهها از حدود سال ۱۹۹۰ ارزشمند است.جان لومز از شرکت CEGB بریتانیا (پیشرو شبکه ملی) در کتاب خود “مقرهها برای ولتاژهای بالا” که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، قیمت مقرههای آن زمان را با قیمتهای چند دهه قبل مقایسه کرد. او دریافت که این قیمتها، با وجود تورم، از نظر عددی بر اساس وزن معادل تقریباً تغییری نکردهاند. وی نتیجه گرفت که مقرهها بیش از حد “ارزان” شدهاند، بهویژه اگر نقش حیاتی آنها در انتقال و توزیع برق را در نظر بگیریم.
مقره یک جزء استراتژیک است که عملکرد یک دارایی بسیار گرانقیمت را تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که مقرهها معمولاً تنها ۵ تا ۱۰ درصد از کل هزینهی یک پروژهی خط هوایی یا پست برق را تشکیل میدهند، مشکلات مربوط به آنها اغلب دلیل اصلی قطعیهای ناخواسته هستند. علاوه بر این، به دلیل تعداد زیاد و اهمیت استراتژیکشان، مقرهها یکی از اجزایی هستند که هزینههای بازرسی بالایی دارند و ممکن است هزینههای نگهداری سنگینی نیز به همراه داشته باشند.
با توجه به موارد فوق، بررسی روند تغییر قیمت و کیفیت مقرهها از حدود سال ۱۹۹۰ ارزشمند است.
جان لومز از شرکت CEGB بریتانیا (پیشرو شبکه ملی) در کتاب خود “مقرهها برای ولتاژهای بالا“ که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، قیمت مقرههای آن زمان را با قیمتهای چند دهه قبل مقایسه کرد. او دریافت که این قیمتها، با وجود تورم، از نظر عددی بر اساس وزن معادل تقریباً تغییری نکردهاند. وی نتیجه گرفت که مقرهها بیش از حد “ارزان” شدهاند، بهویژه اگر نقش حیاتی آنها در انتقال و توزیع برق را در نظر بگیریم.
اما تغییرات حتی چشمگیرتر بهزودی در راه بودند.
دهه ۱۹۹۰ آغازگر تحولات اساسی در صنعت تأمین برق و بهویژه صنعت مقرهسازی بود. نخست، با خصوصیسازی و مقرراتزدایی در بخش خدمات برق برای ایجاد رقابت بیشتر، روابط بلندمدت میان شرکتهای برق و تولیدکنندگان محلی مقرهها شروع به فروپاشی کرد. ناگهان شرکتهای برق دیگر تمایلی به حمایت از تأمینکنندگان محلی نداشتند، بهویژه اگر این حمایت مستلزم پرداخت قیمت بالاتری بود.
علاوه بر این، فشار رقابتی بیشتر شد، زیرا مشتریان بزرگ تولیدکننده تجهیزات اصلی (OEM) زنجیرههای تأمین جهانی ایجاد کردند تا مقرهها را از منابع اقتصادی مقرونبهصرفهتر در سراسر جهان تهیه کنند.
در نهایت، پذیرش فزاینده فناوری مقرههای کامپوزیتی از اواسط تا اواخر دهه ۱۹۹۰ ساختارهای جدیدی از هزینه را برای این صنعت به ارمغان آورد که باعث کاهش بیشتر قیمتها شد.
برای اطلاع از پوشش RTV مقره ها برروی لینک کلیک کنید.
مجموع این تحولات فشار بیسابقهای بر قیمت مقرهها وارد کرد. همانطور که در شکلهای ۱، ۲ و ۳ از مطالعهای پیشین درباره تجارت بینالمللی مقرهها توسط گولدن ریپورتس نشان داده شده است، سال ۱۹۹۰ نقطه آغاز سالها کاهش قیمت برای مقرههای شیشهای، چینی و کامپوزیتی بود که بر اساس ارزش صادراتی به ازای هر کیلوگرم اندازهگیری شده است.
در حالی که این روند گذشته ممکن است برای خریداران مقره خبر خوبی به نظر برسد، اما با خطرات بالقوهای نیز همراه بود.
تا سال ۲۰۱۰، پروفسور لیانگ شیدونگ از دانشگاه تسینگهوا در چین – که اکنون هماهنگکننده گروه کاری IEC برای بهروزرسانی استانداردهای مقره است – نسبت به پیامدهای کاهش مداوم قیمت مقرهها هشدار داد. او اشاره کرد که قیمت مقرههای سیلیکونی در چین برای سیستمهای ۱۱۰ تا ۵۰۰ کیلوولت در آن زمان، بسیار پایینتر از قیمت آنها در ابتدای استفادهشان شده بود.
تا حدود سال ۲۰۱۵، شرکتهای برق در اروپا و سایر نقاط جهان شروع به شناسایی نقصهایی در برخی مقرههای موجود در انبارهای خود کردند. همچنین، تعداد گزارشهای مربوط به خرابیهای میدانی افزایش یافت. بر این اساس، آزمایشگاههای تست درخواستهای بیشتری برای انجام آزمایشهای غیراستاندارد بر اساس نیازهای خاص کاربران دریافت کردند.
بنابراین، این پرسش مطرح میشود: چگونه میتوان تعادل مناسبی بین قیمت و کیفیت برقرار کرد؟
این پرسش برای عملکرد قابلاعتماد و کارآمد تمامی سیستمهای برق حیاتی است. اما برای پاسخ به آن، ابتدا باید بین مقرههای با کیفیت بالا و با کیفیت پایین تمایز قائل شد.
پروفسور لیانگ اشاره میکند که برای ارزیابی عملکرد بلندمدت، شرکتهای برق در چین الزامات متفاوتی را در نظر گرفتند. برای مثال:
اگرچه معمولاً مقرهها بهعنوان یک کالای ساده با محتوای فناوری پایین در نظر گرفته میشوند، اما واقعیت این است که یک مقره نامناسب میتواند نقطهضعف مرگبار یک سیستم قدرت باشد. مقرههای بیکیفیت، حتی بهترین خطوط انتقال و پستهای برق را با مشکلات جدی مواجه میکنند و در نهایت باعث قطعیهای مکرر، افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری، یا هر دو خواهند شد. این یک واقعیت انکارناپذیر است که اهمیت استراتژیک مقره را بسیار فراتر از سهم ناچیز آن در کل هزینه سرمایهگذاری قرار میدهد. در نهایت، این یک تصمیم اصولی است:
“سود کوتاهمدت با احتمال زیان بلندمدت” یا “تحمل هزینه کوتاهمدت برای دستیابی به منافع بلندمدت”.